Je was op zoek naar: pipeline right of ways (Engels - Perzisch)

right of
output is placed above another one

right of access
حق دسترسی (به زمین)

right. of course.
.البته

the right of mine is,
حقوق تو اينه که

right, of course. but...
درسته، حتما. ولی...‏

and your right , of course .
و تو حق داري ، خانم .

that's right, of course
درسته ، مطمئنا

they took the right of paper,
اونا حق کاغذ رو گرفتن

the best of ways .
بهترين راهها .

are you all right of course i am .
حالت خوبه آره خوبم .

what is the palestinian right of return?
«حق بازگشت» فلسطینی‌ها به چه معنی است؟

isnt that the right of every married woman .
آيا اين حق هر همسري نيست .

it is the right of media to know the details.
این حق رسانه‌ها است که در جریان جزئیات قرار بگیرند.

hes right . hes right . of course im right .
حق با اونه حق با اونه مسلما حق با منه .

thats right . of course , ill want it in the form .
درسته البته گارانتي ش هم ميكنم .

but we think we got the dynamics right of the robot.
اما ما فکر می کنیم که ما دینامیک را درست از ربات گرفتیم.

follow that , somewhere the water flows away . right of us .
آنجا جريان آب خارج ميشه راست ما .

i swear by the heaven full of ways.
سوگند به آسمان تو در تو

this asserts itself in a number of ways.
این زبان به زبان اینگوشی بسیار نزدیک است.

- you can't do that? - the right of transfering private men
- چرا نمي تونيد؟ - دستور انجام اين كار و