Je was op zoek naar: برای رسانه (Perzisch - Engels)

لو کوای‌بیل، یک نویسنده برای رسانه شهروند inmediahk.
they turn into onlookers and do not fulfill their "positive duty". this is very clear.

راه اندازی تجربی برای رسانه های چند رسانه ای مبتنی بر iot
experimental setup for iot based multi sensorial media

بالاترین گامی روبه جلو برای رسانه های شهروندی به خصوص ایرانی بوده است.
balatarin was a leap forward for citizen media for iranians.

برای فقرا وضعیت بدتر است و برای رسانه ها خبر می دهند که چند نفر از گرسنگی مرده اند.
it’s much worse for the poor, as media reports confirm several hunger deaths.

بر اساس گفته سیبرل، برخی بخش‌های فیلم اصلی قادر به شامل شدن انتشارات رسمی برای رسانه نبودند.
some parts of the original footage, according to sibrel, were not able to be included on the official releases for the media.

بسیاری از چندین دستگاه تجاری موجود برای رسانه های چند رسانه ای در سرگرمی های خانگی دارای یک معماری اختصاصی هستند که امکان گسترش و توسعه بیشتر را ندارد.
most of the few existing commercial devices for multi sensorial media in home entertainment have a proprietary architecture which does not give room for extensions and further development.

@paullop: @aprensamadrid اگر شهروند خبرنگار تهدیدی است برای رسانه ی سنتی، پس رسانه سنتی نیز تهدیدی است برای شهروند.
@paullop: @aprensamadrid if #pciudadano (#citizenj) is a threat to traditional media, then traditional media would be the a threat to the citizen

معماری پیشنهادی برای رسانه های چندگانه، به پلت فرم cloud iot به نام lysis [9]، که 4 لایه را پیش بینی می کند، به شکل 2 نشان داده شده است.
the proposed architecture for multi sensorial media relies on the cloud iot platform named lysis [9], which foresees four layers, as depicted in figure 2.

و در جمع یه حسی ایجاد شد که میگفت این مقوله دوباره نباید تکرار بشه. و در نتیجه, با همکاری یه سری سیاستمدارای ایسلندی و تعدادی متخصصای بین المللی, ما یه مقدار قوانین اساسی ایسلند رو تغییر دادیم که تبدیل بشه به بهشتی برای رسانه آزاد با قوی ترین حمایتهای روزنامه نگاری از همه دنیا, با یک جایزه نوبل در آزادی بیان.
and there was a feeling in the community that that should never happen again, and as a result, working with icelandic politicians and some other international legal experts, we put together a new sort of package of legislation for iceland to sort of become an offshore haven for the free press, with the strongest journalistic protections in the world, with a new nobel prize for freedom of speech.

ده ها هزار نفر از داوطلبان به اصطلاح دیجیتال اینترنت را زیر و رو می کردند، توییت هایی که تازه به متن تبدیل شده بود را مجددا" به توییت برگردانده و در نقشه هایی با مآخذ همگانی قرار می دادند، و آنها را با تمام انواع اطلاعات مهم دسته بندی می کردند - افرادی مانند crisis mappers و open street map - و آنرا در وب سایت برای همگان قرار می دادند - برای رسانه ها، سازمانها ی کمک رسانی و خود کامیونیتی ها - که هم مشارکت کرده و هم از آن اطلاعات استفاده کنند.
tens of thousands of so-called digital volunteers were scouring the internet, that had already been converted from texts and putting these into open-source maps, layering them with all sorts of important information -- people like crisis mappers and open street map -- and putting these on the web for everybody -- the media, the aid organizations and the communities themselves -- to participate in and to use.