Je was op zoek naar: به خاطر قوت قلب دادنتون (Perzisch - Engels)

قوت قلب .
oriflamme .

به خاطر انها
if not just for them.

الف به خاطر .
a , because .

!به خاطر اين
that's why.

به خاطر مسيح ، .
for christs sake , .

به خاطر اينجاست
it's this place.

به خاطر استرسه .
must be the stress .

،به خاطر قتل نفس
he was never convicted of that crime.

به خاطر اون حاضرم
not for her.

.به خاطر کیم ووجینگ
because of kim woo jing.

از شما به خاطر قوت قلب دادن به اونها و به همه ما تشکر می کنم.
thank you for inspiring them and for inspiring all of us.

به خاطر سپردن گذرواژه
remember password

!به خاطر احساسات شخصی ؟
because of personal emotions?!

.بايد خيلي قوت قلب داشته باشه
guy's got nerves of steel, man.

به خاطر اين رويداد, اگه تو قلب پادشه هنز را به دست بياري,
because of this incident, if you gain the king of han nation's heart,

به غير از درد قلب من به خاطر اينکه اون .
except my aching heart over what shes done .

قلب او به خاطر قبول درخواست ...مأموران برای ممانعت
his heart ached for accepting the officials' petition to prevent...

به خاطرِ من
because of me.

ممنونم . واقعا بهم قوت قلب دادي هي آروم باش همينگوي .
thats very reassuring . thanks . hey , relax , hemingway .

درپايان ما دوباره قوت قلب خواهيم گرفت با يك حقيقت انكار ناپذير .
in the end we can be reassured by one undeniable truth .