Je was op zoek naar: نقص گرایی (Perzisch - Engels)

نقص .
blemish .

بي نقص .
fault free .

نقص چندشاخگی
furcation

نقص اتفاقي .
fortuitcus fault .

، زيبا ، بي نقص .
suitable for every occasion .

مرده گرایی همجنس گرایانه.
homosexual necrophilia.

و حال گرایی خوش گذرانی متعادل.
and moderate on present-hedonism.

آنها رقص و کنفوسیوس گرایی درس میدهند
they teach instruments and dances and confucianism.

بي عيب و نقص .
impeccable .

لطفا توجه داشته باشید که این مرده گرایی است.
please note that this is necrophilia.

یکی مرده ، یکی زنده است. این باید مرده گرایی باشد.
one is dead, one is alive. that must be necrophilia.

اون يک نقص قطار بود .
it was a train full .

مجید نواز : سنت جهانی برای مبارزه با افراط گرایی
maajid nawaz: a global culture to fight extremism

پیش بینی نقص نرم افزار
anticipation of software defects

اگه تو نقص منو پيدا کني .
if you find out what is wrong with me , can you fix me .

البته اینها شش تا هستند. دو حالت حال گرایی داریم.
well there is actually six of them. there are two ways to be present-oriented.

حاصل از نقص ذاتي نوع بشر بود .
as a consequence of the imperfection inherent in every human .

لیبرتاد در مورد اسلام گرایی در دره فرگانا د ازبکستان می نویسد.
uzbekistan: islam in fergana valley · global voices

از خيلي جهات اين مثال بي نقص است.
in many ways this is the perfect example.

!اين بايد يه کاره بدون نقص باشه -
it's a perfect working no!