Je was op zoek naar: ويتنام (Perzisch - Engels)

اهل ويتنام .
vietnamese .

ويتنام جنوبي
viet nam

بله ويتنام بودم .
yeah . i was in nam .

جمهوري دموكراتيك ويتنام
viet nam

در دره لا درنگ ويتنام .
the la drang valley of vietnam .

در سال 1972 تو جنگ ويتنام
'72 during vietnam.

از طريق تايلند و ويتنام .
throughout vietnam and thailand .

عين رئيسهاي قبل ، عين ويتنام .
same as the old boss…thats what. .

تودر مورد جنگ توي ويتنام دورغ گفتي .
you lied about fighting the vietnam war .

توي ويتنام . بله قربان ، دو دوره .
nam yes sir . two tours .

بريد بيرون از ويتنام بريد بيرون .
get out get out of vietnam .

براي اون ، جنگيدن در جنگ ويتنام بود .
for him , it was the war he fought in vietnam .

فکر نميکردم آخرش تو ويتنام پياده نشيم .
i dont even think were in vietnam anymore .

فيلمهاي زننده از ويتنام . تو تلويزيون .
hideous films of vietnam on the television .

اون در سال 1986 از ويتنام به اين كشور اومد.
she came to this country in 1986 from vietnam.

چي ؛ بريم اونجا . اونجا عين ويتنام خيسه .
what , out there its wet as fucking nam out there .

از زمان ويتنام بخشي شبيه به اين نديده بودم.‏
i haven't seen a ward like this since vietnam.

ميتونيم بريم ويتنام بستش كنيد . شما بايد بهم كمك كنيد .
we can go to vietnam . cut it out , youve got to help me .

از گروه توفان استوايي در ويتنام يک خبر بد ديگه .
more bad news from the vietnamese setof tropic thunder, .

وقتي رفتم ويتنام پدرم اينو داد به من منم دادمش به مايک .
my father gave it to me when i went to vietnam . i gave it to mike .