Você procurou por: an overlap of the diffusion zones (Inglês - Persa)

of the
of

now let me give you a successful example of the law of diffusion of innovation.
حالا اجازه بدهید برایتان یک مثال موفقیت بیاورم از قانون انتشار نوآوری.

however, the widest use of the word is in describing the metasomatised zones of wall rock adjacent to granites.
با این حال وسیع ترین استفاده از کلمه اسکارن در توصیف مناطق دگرگون شدهٔ مجاور با سنگ‌های آذرین گرانیتی است.

and they are over here on this side. quite an overlap between africa and oecd.
و آنها اینجا در این طرف قرار دارند. فاصله زیادی میان او.ای.سی.دی. و آفریقا وجود دارد.

the more attenuated the image is at a given position, the greater diffusion there is in the direction of the diffusion gradient.
spin diffusion measurements: spin echoes in the presence of a time-dependent field gradient.

no, ross. you're mayor of the zone.
نه راس تو شهردار محدوده هستي

the top of the red zone defines the beginning of the stall.
بالای ناحیه قرمز شروع به افت سرعت را تعیین می‌کند .

plan the schedule depending on the situation of the affected zones, level of studies, needs of students needs, and availability of parents.
برنامه را مطابق با وضعیت مناطق آسیب دیده، سطح مطالعات، سطح نیازهای دانش آموزان و در دسترس بودن والدین، تهیه کنید.

i was instructed to get you and the other scientists out of the hot zone .
من دستور دارم كه شما و دانشمنداي ديگه را از منطقه ي خطر دور كنم .

the collected light is then matched with a model, for example, the diffusion model, giving an optimization problem.
نمونه‌های کوانتومی کلوئیدی تولیده شده در unicamp , از یک منبع نوری ما ورابنفش بعنوان میکروسکوپ فلوروسانس استفاده می‌کند.

after 20 years, we see emerging the debris accumulation zone of the north pacific gyre.
بعد از بیست سال، ما شاهد بوجود آمدن ناحیهء تجمع توده های زباله در گرداب اقیانوس آرام شمالی هستیم.

a stone is in the house if it lies within the zone or any portion of its edge lies over the edge of the ring.
سنگ کرلینگ (که گاهی در آمریکای شمالی به آن «صخره» (rock) می‌گویند) سنگی درست شده از گرانیت است.

as it's gotten warmer on the top of the mountain, the vegetation zone is actually changing.
در بالای کوها هوا گرمتر شده، در واقع مناطق گیاهی تغییر کرده اند.

goa, being in the tropical zone and near the arabian sea, has a hot and humid climate for most of the year.
گوا (کونکانی: गोंय مراتی:गोवा پرتغالی: goa) نام شهری بندری و ایالتی در حاشیه جنوب غربی هندوستان است.

cafayate () is a town located at the central zone of the valles calchaquíes in the province of salta, argentina.
کافایاته (به اسپانیایی: cafayate) یک منطقهٔ مسکونی در آرژانتین است که در cafayate department واقع شده‌است.

the overlap of different wave packets decreases with increasing distance from the source, until eventually they separate. for distances larger than the coherence length, two wave packets arrive at the detector separated by a time interval larger than the coherence time of the detection process.
همپوشانی بسته‌های موجی مختلف با افزایش فاصله از منبع کاهش می‌یابد تا در نهایت از هم جدا شوند. برای فواصل بزرگتر از طول انسجام، دو بسته موج به آشکارساز می رسند که با فاصله زمانی بزرگتر از زمان همدوسی فرآیند تشخیص از هم جدا می شوند.

and then when i did the second one, it really disturbed the piece -- these big blue lines crashing through the center of it -- and so it created a kind of tension and an overlap.
و وقتی که دومی را انجام دادم، واقعا کل این قطعه را آشفته کردم -- این خطهای بزرگ آبی رنگ سرتاسر سقوط کردند بسوی مرکز آن. پس بدینسان، یک نوع تنش و روی هم افتادن را تشکیل داند.

===cold war===after the war, kœnig was commander of the french army in the french occupation zone of germany from 1945 to 1949.
پس از جنگ از سال ۱۹۴۵ تا ۱۹۴۹ کونیگ فرماندهٔ ارتش فرانسه در منطقهٔ اشغالی فرانسه در آلمان گردید.

there is some degree of overlap between the questions, you are asked to record a “yes”, “no” or “can’t tell” to most of the questions
درجاتی از همپوشانی بین سؤالات وجود دارد، از شما خواسته می شود برای اکثر سؤالات «بله»، «نه» یا «نمی توانم بگویم» ثبت کنید.

40 years long, with an overlap. you can put that statement on all kinds of different technologies. the interesting thing -- by the way, the speed here, excuse me, higher-speed travel is the title of these innovation cycles. there is none here.
چهل سال زمان، با یک اوورلپ. شما می توانید این جمله را روی انواع تکنولوژی های مختلف قرار دهید. چیز جالب توجه بهرحال سرعت اینجا، معذرت می خواهم، سفر با سرعت بالاتر چرخه های حیات است. چیزی وجود ندارد.