You searched for: about the thought of technical , knowledg... (Engelska - Persiska)

even the thought of it kills me .
حتي فکرش هم من را ميکشه .

the thought of one star gets me nauseous .
فکر کردن به يک ستاره حالمو خراب ميکنه .

does the thought of death play with your mind .
فكر بازي مرگ تو ذهن تو بود .

i am still haunted by the thought of him.
هنوز به خاطر اون فكرم مشغوله

i dont know why , i cant stand the thought of him inside me .
نميدونم چرا ، اما نميتونم قبول كنم تو وجود منه .

i did it cos the thought of you rotting here in this fluorescent tomb
من اين كارو كردم چون ديدن فسيل ...شدنت توي اين گور مهتابى

just the thought of madam jami makes me scared to get married.
فکر کردن به بانو جيمي باعث ميشه از ازدواج کردن بترسم

i assure you , jackie , the thought of shooting you never crossed my mind .
بهت اطمينان ميدهم جكي ، فكر شليك كردن . به تو هيچوقت از ذهنم عبور نكرده .

that his majesty cannot abandon the thought of war with the han nation!
عاليجناب نمي تونه فكر جنگ با قوم هان رو از ذهنش بيرون بكنه

but the thought of being killed in the process never entered your mind?
تو اصلا فکر اين که کشته بشي به ذهنت نمي رسه؟

the thought of me creaming myself when i strip for strangers doesnt turn you on .
فکر ميکني با اينائي که تو روشني ، منهم روشن شده ام .

i can help . except if theres blood . just the thought of blood makes me .
ميتونم کمک کنم ، مگر اينکه خون باشه فقط فکر کردن به خون باعث ميشه که .

likewise, if you look at the thought of anger, it will vanish like frost under the morning sun.
بهمچنین، اگر به افکارِ عصبانی نگاه کنید، خواهید دید که همانند شبنم زیرِ نورِ خورشیدِ صبح، ناپدید میشود.

the thought that you wouldn't want to transfer electric power wirelessly, no one ever thought of that.
هیچکس حتی فکرش را هم نمی کرد، که بخواهد به طور بی سیم برق را جابه جا کند. که بخواهد به طور بی سیم برق را جابه جا کند.

and it has become a kind of a truism in the study of creativity that you can't be creating anything with less than 10 years of technical-knowledge immersion in a particular field.
و در تحقیقاتِ قدرتِ خلاقه، بسیار واضح است که شما نمیتوانید چیزی را اختراع کنید بدونِ دست کم ۱۰ سال سابقة علمِ فنی در رشته ای بخوصوص.

therefor, let not him turn thee aside from (the thought of) it who believeth not therein but followeth his own desire, lest thou perish.
(ای موسی!) نباید تو را از (ایمان به قیامت و آمادگی برای) آن باز دارد کسی که بدان باور نداشته و از هوا و هوس خویش پیروی می‌نماید، که هلاک خواهی شد. [[«فَلا یَصُدَّنَّکَ»: باید که تو را باز ندارد. تو را غافل و دور از آن نکند. «عَنْها»: از آن. مرجع ضمیر (ها) واژه (السَّاعَةَ) است. «تَرْدی»: هلاک شوی. این فعل می‌تواند مضارع منصوب و جواب نهی باشد. یا مضارع مرفوع، و جمله فعل و فاعل خبر مبتدای محذوف بوده و تقدیر چنین باشد: فَأََنتَ تَرْدی به سبب ذلِکَ.]]

and what will be the thought of those who forge lies against allah on the day of resurrection? most surely allah is the lord of grace towards men, but most of them do not give thanks.
آنان كه به خدا دروغ مى‌بندند در باره روز قيامت چه گمان كرده‌اند؟ خدا فضل خود را به مردمان ارزانى مى‌دارد، ولى بيشترينشان شكر نمى‌گويند.

and the thoughts of his family, his kids and his wife, enough motivation in him, so that he actually got up.
و فکر به خانواده بچه هایش و همسرش انرژی کافی را برایش فراهم کرد و فکر به خانواده بچه هایش و همسرش انرژی کافی را برایش فراهم کرد و انگیزه کافی او در حقیقت توانست بعد از مدتها در برف بودن بلند شود

he causes the night to enter into the day and the day to enter into the night. he has knowledge of the thoughts of the innermost of the chests.
از شب مى‌كاهد و به روز مى‌افزايد و از روز مى‌كاهد و به شب مى‌افزايد. و به هر چه در دلها مى‌گذرد آگاه است.

not without purpose did we create heaven and earth and all between! that were the thought of unbelievers! but woe to the unbelievers because of the fire (of hell)!
ما آسمان و زمین و آنچه را میان آنهاست بیهوده نیافریدیم؛ این گمان کافران است؛ وای بر کافران از آتش (دوزخ)!