You searched for: but i think so he know (Engelska - Persiska)

but i think you know .
ولي فکر کنم بدوني .

but i think .
اما فکر ميکنم که .

but, i think...
... اما فکر مي کنم

i think so too .
منم همينطور فكر ميكنم .

i think so, too.
من فکر مي کنم در مورد آن

sw: i think so.
اس.و. این طور فکر می کنم.

yes! i think so!
بله، من هم همين طور فكر ميكنم

- no. - i think so.
- نه- منم هم همين طور فكر ميكنم

i did. i think so.
فکر کنم منم همين فکرو کردم

i think so , yeah . good .
فکر کنم ، آره خوبه .

but i think he should love his name .
اما فکر ميکنم او بايد اسمشو دوست داشته باشه .

i think so, but he must have a plan.
منم همين فکر رو مي کنم . اما اون بايد يه نقشه داشته باشه

but i think i love him .
اما من فکر ميکنم عاشقش شدم .

- i think so. - then you?
- فكر كنم همين طور بشه- بعدش چي؟

but , i think you need to know the facts .
ولی ، به نظر من تو باید حقیقت را بدونی .

but i think it is clear .
اما براي من کاملا روشن است .

but i think i can trust your promise. so...
اما فکر کنم میتونم به قول تو اطمینان کنم ...بنابراین

but i think that's unlikely.
اما من فکر می کنم چنین تغییری بعید باشد.

are you all right i think so .
شما حالتون خوبه فکر ميکنم .

he was stealing yeah , i think so .
اون داشت دزدي ميکرد آره ، اينطور فکر ميکنم .