You searched for: top of (Engelska - Persiska)

go to top of tree
رفتن به بالای درخت

get on top of me .
بيا روي من .

and on top of that , .
و بالاتر از همه اونها .

select to top of view
برگزیدن بالای نما

off the top of my head .
نظر عالي نميتونم بدم .

on top of that mountain , .
بالاي اون کوهستان ، ‏ .

menu bar at top of screen
میله گزینگان در بالای پرده

and on top of everything else .
و تازه بزار يک چيزي را بهت بگم .

and in the top of the homes .
در بالاترين جاي اين گودال بعضيها با امتيازات خاص قرار دارند .

do you want to be top of me?
مي خواهي از من بالاتر باشي؟

it keeps me on top of my game.
اين کار باعث ميشد من نفر اول بازيم باشم

& show title bar on top of windows
& نمایش میله عنوان در بالای پنجره‌ها‌

show at the top of the agenda views
نمایش در نمای ماه

go to the top of the eiffel tower.
بالا رفتن از برج ايفل

and drink on top of that boiling water
آن‌گاه همه از آب گرم جهنم بر روی آن می‌آشامند.

and drink boiling water on top of it,
و روی آن از آب جوشان خواهید نوشید،

align cell contents along the top of the cell
تراز محتویات سلول در امتداد بالای سلول

the tops of both towers are gone .
قسمت بالاي هر دو برج ويران شده .