Şunu aradınız:: it's the bride (İngilizce - Farsça)

the bride.
عروس خانم.

it's the beginning.
آغاز راه است.

the bride to meet .
عروسي براي ملاقات .

it's the first view.
این اولین نما است.

here comes the bride .
عروس داره مياد .

it's the "what" detector.
آن يابنده "چيستي" است.

it's the coolest stuff.
اين جالبتبرين بخششه

the father of the bride .
پدر عروس .

weve been calling her the bride .
ما بهش ميگيم عروس .

we have a present for the bride .
ما براي تازه عروس يک هديه داريم .

and what about the bride and groomtobe .
و در مورد عروس و داماد چي بايد بشه .

that is the bride . is that the bride .
اون عروسه عروسه .

enter the dragon . the bride with white hair .
اژدها وارد ميشود عروسي با موي سفيد .

what would the father of the bride normally do .
پس چرا پدر عروس کاري نکرده .

i know you . youre the bride my master covets .
من تو را ميشناسم تو عروس اربابم هستي .

i now pronounce you man and wife . you may kiss the bride .
همينک من شما را زن و شوهر اعلام ميکنم ممکنه عروس را ببوسيد .

excuse me , mary . we cant find the father of the bride .
ببخشيد ، مري ما نتونستيم پدر عروس را پيدا کنيم .

i now pronounce you man and wife , and you may kiss the bride .
من حالا شما را زن و شوهر اعلام ميکنم و تو ميتوني عروس را ببوسي .

all right . weve dealt with the groom . now for the bride .
خيلي خوب ، ما يک معامله با داماد داشتيم حالا با عروس .

the whole village is kept waiting , the bride is kept waiting , .
کل دهکده منتظر بود ، عروس منتظر بود ، .