您搜索了: learning to use technology (英语 - 波斯语)

to use
فارسی

where is learning to talk?
یادگیری صحبت کردن کجاست؟

its more valuable than learning to use a weapon .
اين كار خيلي با ارزش تر از ياد گرفتن استفاده از سلاحه .

stylesheet to use
صفحه‌سبک مورد استفاده

used to use owls .
به جاي جغد ازشون استفاده ميشه .

engine to use:
موتور برای استفاده:

we are not learning to pass in the nons .
ما ياد نميگيريم تا امتحانات سمج را با موفقيت پشت سر بذاريم .

choose map to use
انتخاب نقشۀ مورد استفاده

and they're learning to become like us.
و آنها هم یاد می گیرند که مثل ما باشند.

practice theme to use
تنظیمات تمرین

my teacher taught me when i was learning to cook
وقتی آشپزی رو ازمعلمم یاد میگرفتم به من این چیزها رو میگفت

how to use the components list
نحوه استفاده از لیست اجزا

our children are growing up very quickly learning to read, learning to use machinery.
کودکان ما خیلی زود بزرگ می‌شوند و خواندن می‌آموزند، استفاده از ماشین آلات را فرا می‌گیرند.

it's a delight to use.
کارکردن باهاش لذت بخش است.

select encryption tool to & use:
برگزیدن ابزار رمزبندی مورد & استفاده: ‌

in addition, we've started to use cloning technology to try to save endangered species.
علاوه بر آن ما شروع به استفاده از فناوری همانندسازی کرده‌ایم تا گونه‌های در خطر انقراض را حفظ کنیم.

so, given our new kind of science, is there a general way to use it to make technology?
پس، با داشتن علم جدیدمان، آیا یک راه کلی وجود دارد که از آن برای ایجاد تکنولوژی استفاده کنیم؟

i had learned to read music by then, or slowly learning to read music.
تا آن موقع یاد گرفته بودم که موسیقی را بخوانم، یا داشتم به آرامی یاد می‌گرفتم.

so all of our systems, more and more, are starting to use the same technology and starting to depend on this technology.
برای همین سیستم های ما بیشتر و بیشتر شروع به استفاده از همون تکنولوژی می کنند و وابسته به این تکنولوژی می شوند.

i want to use technology that we're all working on and making happen to make health care a coordinated team sport.
من می خواهم از تکنولوژی که همه داریم ازش بهره می بریم استفاده کنم تا بتونم مراقبت پزشکی رو یه یک همکاری تیمی تبدیل کنم.