Sie suchten nach: ermitteln (Deutsch - Persisch)

- wir ermitteln.
ما داريم رو يه پرونده کار ميکنيم قبلازاينکهکارمونتموم بشه...

selbstständiges ermitteln
آشکارسازی به طور خودکار‌

fenstereigenschaften & ermitteln
آشکارسازی ویژگیهای پنجره

wir ermitteln verdeckt.
ما مامور مخفي هستيم، خيلي خب؟

wir... ermitteln verdeckt.
... ما ، آه ، آه . به صورت مخفي اومديم

versteckte sektoren ermitteln
detecting hidden sectors

sie ermitteln immer noch.
اونا هنوز دنبال سرنخ ميگردن

ermitteln sie gegen mich?
و يه آدمي که لباسهاي عجيب پوشيده بود تو ميدان فرانسه خفه شده بود

ich wollte nicht ermitteln.
نمي‌خواستم تحقيقات انجام بشه

einen unfall. wir ermitteln.
که مربوط به تصادف بود ما هنوز داریم تحقیق میکنیم.

da werden wir selbst ermitteln.
اين تجسس مربوط به ما ميشه

ich dachte, wir sollen ermitteln.
من فکر ميکردم ما هميشه مشغول تحقيقات بوديم

aber wir ermitteln erst seit einem tag.
اگه می‌خوای من با تو و جینی مشکل نداشته باشم...

ich weiß, sie ermitteln gegen stratton.
...منظورم اينه که ميدونم داري روي استراتون تحقيق ميکني

wir ermitteln gegen tamara, richtig?
عمليات "کبرا" دوباره شروع ميشه. "تامارا" رو زير نظر مي‌گيريم، درسته؟

fehler beim ermitteln der verfügbaren laufwerksbuchstaben.
could not get available drive letters.

die information lässt sich nicht ermitteln
نتوانست اطلاعات را به دست آورد.

- um ihre verwandtschaft mit dem kind zu ermitteln.
رای اثبات ارتباط خونی شما با فرزندتان

- recht darauf, die wahrheit zu ermitteln...
حق اساسي ماست که بدنبال عدالت باشيم...

- ja. schon sein alter ermitteln lassen?
تا حالا تست عُمر ازش گرفتي؟