Sie suchten nach: crush (Englisch - Persisch)

crush .
باصدا شکستن .

crush him .
از روش رد شو .

crush them all .
همه شون را خرد کنيد .

i will crush it .
خوردش میکنم .

crush silla for me.
به خاطر من شيلا رو نابود کنين

crush them or die trying .
خردشون کنيد يا بميريد .

crush some ass oh , come on .
تيکه جور کنم کنم بي خيال .

crush the military, alright?
ارتش رو خرد كنيد، باشه؟

. . .a major crush on you.
خيلي خاطر خواهت بودم …

and a crush for my youngest .
و يک فشار براي جوون‌ترين .

what , never not even a crush .
هرگز هيچ ارتباطي نداشتي .

hey , bull . open the bloody crush .
هي ، بول دروازه لعنتي را باز كن .

i had a set crush on cecil .
يه علاقه کوچيکي به کارگردان سيسيل داشتم .

hes gonna crush him look out , nat .
اون ميخواد اونو بزنه مراقب باش ، نت .

not stop him , crush him , destroy him .
متوقفش نکنين ، خردش کنيد ، نابودش کنيد .

he seems to have a crush on nan.
کشیش جدیدی به گلن سنت مری میاید.

in that case , a crush for my eldest .
در اينصورت ، يک فشار براي بچه‌ي بزرگتر .

i had a crush on a guy who lives here
من به پسری علاقه مند شده ام که اینجا زندگی میکنه

her test depth was ; her crush depth was .
زیردریایی یو-۴۱۰ یک زیردریایی بود که طول آن بود.

and with these new weapons , you will crush him .
و با اين سلاحاي جديد تو ميتوني خردش کني .