Sie suchten nach: do not account for an abrupt (Englisch - Persisch)

not for an old trooper .
نه براي يک سلحشور قديمي .

can you account for the movements .
ميتوني بگي چه کارهايي کردي .

for an age .
رخ نداده .

create disconnected imap account for kmail
ایجاد حساب قطع‌شدۀ imap برای kmail

for an infatuation .
براي يك شيفتگي .

but that cannot account for the mass either.
ولی وجود این گاز نیز برای توجیه این جرم بزرگ کافی نیست.

an eye for an eye .
چشم هايه تو را گرفته .

for an appointed term?
تا اندازه دانسته‌

for an appointed time".
«تا روز وقت معلوم» [:قیامت مرگ].

let's look for an inn
بیا به دنبال یک مسافرخانه بگردیم

bad place for an office .
واسه دفتر جاي بديه .

fine . anything for an easy life .
خوبه ، همه چيز براي يک زندگي راحت .

how�s that for an ambition .
به عنوان يک آرزو چطوره .

a good place for an ambush?
براي كمين خوبه؟

hey . first class isnt for an hour .
هي ، اولين کلاس يک ساعت ديگه شروع ميشه .

i mean , for an older woman , huh .
با اينكه ميون ساله ، ‌ ولي خيلي كلكه .

an eye for an eye leaves everyone blind .
چشم در مقابل چشم آدم را کور ميکنه .

when a critical mass has been attained, there's an abrupt acceleration in recruitment.
وقتی به یک تعداد مخصوص برسیم، ناگهان یک افزایش سریع در نفرگیری بوقوع خواهد پیوست.