Sie suchten nach: if information leeks from the security (Englisch - Persisch)

to control information from the king,
كنترل اطلاعاتي كه به پادشاه مي رسه

collecting information from the crash…
در حال جمع‌آوری اطلاعات مربوط به فروپاشی...

wheres the security .
منشي كجاست .

its a picture from the security cameras .
تصوير از دوربين هاي امنيتي هست .

and the security is lax.
و مسائل امنيتي ضعيف ميشن

for the security of quraish.
(خدا با اصحاب فیل چنین کرد) برای آنکه قریش (خداشناس شوند و) با هم انس و الفت گیرند.

any problems with the security?
مشكلي با امنيته؟

all of the security is reactivating .
بخش هاي امنيتي دوباره فعال شدن .

alert the security officers. yes.
- به نگهبانان هشدار بده - بله

- like what? - the security tapes
...نوار ويدئويي که تصاويرِ محدوده ستونها رو ضبط ميکنه

and heighten the security around the base.
و بالا بردن امنیت اطراف پایگاه

how is the security around his house?
ماموران دور خونشون چطورين؟

he's the head of the security officers,
و همچنين مسئول اطاق بازرگاني,

and atrocities shatter the security of our world .
اونوقت چند تا خبر وحشتناک به زور خودشون را وارد دنياي آسوده ما ميکنند .

i'll tighten the security and capture them.
من امنيت رو محکم تر کردم و اونها رو ميگيريم

and tighten the security around the yangzhou border.
و نگهبانان اطراف يانگزو رو بيشتر کنيم

head chief, the security officers and the authorities could
رئیس و ماموران امنیتی و مسئولین

also from one single centralized console, all the security solutions can be monitored and configured.
همچنین بوسیله یک کنسول متمرکز، کلیه راهکارهای امنیتی می‌توانند تحت نظارت و پیکربندی باشند.

the security information for "%s" expired on %s.
اطلاعات امنیتی «%s» در %s منقضی شد.

the security officers' skills have improved greatly. good work.
مهارت هاي نيروهاي امنيتي به خوبي افزايش يافته است کارت خوب بود