Results for allison translation from English to Persian

allison .
آليسون .

allison ai .
آليسون . آليسون .

allison , wait .
آليسون وايسا .

warwick allison
warwick allison

mines allison .
اسم زن من آليسون است .

allison , allison .
آليسون آليسون .

allison , its mom . .
صداي منشي تلفني آليسون مادرت هستم .

my name is allison .
اسم من آليسونه .

allison yeah , yeah , yeah .
آليسون آره ، آره ، آره .

hi , brian . allison , .
، سلام ، برايان . آليسون .

allison , lets sit outside .
آليسون ، بيا بريم بيرون بشينيم .

allison , hes alive . what .
آليسون ، اون زنده است . چي .

allison , are you all right .
آليسون ، حالت خوبه .

allison ames . allison ames . ames .
آليسون ايمز .

we just is that allison jimeno .
ما فقط آليسون جيمنو است .

that book is a weapon , allison .
اون کتاب يک اسلحه است آليسون .

ill go with jerry . no , allison .
من با جري ميرم . نه ، آليسون .

no , i just think back , allison . .
نه نه من فقط به گذشته فکر کن آليسون .

may l speak with allison unsanitary .
ميتونم با اليسون صحبت کنم نامرد .

a double allison . thats rough .
دو بار اليسون .