Results for i can't understand translation from English to Persian

i can't understand irani language
من نمی توانم درک کنم

i can't run
دیگر نمی‌توانم

and she goes, "but i just can't understand it."
و او ادامه داد: "من نمی توانم بفهمم."

i can't believe it."
نمیتونم باور کنم."

i can't wait to see you
من نمی توانم صبر کنم تا شما را ببینم

i can't even name them all.
ببینید، خانه‌ها پر از ماشینهای مختلفی‌ است که من حتا اسم بعضی‌هاشونو هم نمی‌دونم.

he said, "i can't do it.
او گفت:"من نمیتونم این بمونم.

i can't stand it anymoremor..
من محبت را گدایی نمیکنم

i can't help it. i live here.
من کاری نمی‌‌تونم بکنم . من دارم اینجا زندگی‌ می‌‌کنم .

i can't wait to hug and kiss you
من نمی توانم صبر کنم تا تو را در آغوش بگیرم و ببوسم

i can't believe in the doctrines.
این نظریه و تعالیم را نمی توانم باور کنم.

you can't understand more than two people talking to you.
نمیتوانید حرفهای دو نفر که همزمان با شما صحبت میکنند را بفهمید.

"i can't let someone work at home.
"من نمیتونم اجازه بدم کسی‌ در خانه کار کنه، اونا می‌رن تلویزیون دیدن، این کار و اون کار کردن. "

i can't say enjoy those pieces.
نمی توانم بگویم که از قطعات آن اثاثیه لذت می‌برم.

i can't keep calm its my birthday month
मैं शांत इसका मेरे जन्मदिन महीने के नहीं रख सकते हैं

i can't grind it up in a blender.
چون نمی‌توانم آن را در مخلوط کن، چرخ کنم.

i said, "no, i can't use my legs."
گفتم: «نه، من نمی‌تونم از پاهام استفاده کنم.»

i can't do anything to save the world."
من برای نجات جهان كارى نمی تونم بکنم.

and i can't wait to hear about what they are.
و من نمی تونم صبر کنم تا سوالات شما رو بشنوم.