Results for improbable translation from English to Persian

improbable .
غير محتمل .

is life that improbable?"
آیا حیات تا این حد غیر محتمل است؟

thats highly improbable .
خيلي عجيب .

it was an improbable romance .
اون يک افسانه غيرممکن بود .

whatever remains , however improbable .
هرچه باقي ميماند ، هرچند غير ممكنه .

miracles are just events that are extremely improbable.
معجزات تنها رخدادهایی هستند که به شدت غیر محتمل هستند.

i put my faith in an improbable and private image of a fatherly god .
يک خداي پدر گونه ، بي نهايت شخصي و غير محتمل .

good. then i shall attempt the impossible -- or at least the improbable.
خوبه. پس من می خواهم این کار غیر ممکن - یا حداقل غیرمحتمل را انجام دهم.

to come back to life after we have died and become dust? that is most improbable!"
«آيا چون مُرديم و خاك شديم [زنده مى‌شويم‌]؟ اين بازگشتى بعيد است.»

evolution in middle world has not equipped us to handle very improbable events; we don't live long enough.
فرگشت در جهان میانه ما را تجهیز نکرده تا با رخدادهای بسیار غیرمحتمل کنار بیاییم؛ ما آنقدر طولانی زندگی نمی‌کنیم.

"i don't know for certain but i think god is very improbable, and i live my life on the assumption that he is not there.
"نمی‌توانم قطعاً بگویم خدا نیست اما فکر می‌کنم که وجود خدا خیلی بعید است، و زندگی‌ام را بر پایه نبودنش پی می‌گیرم.

biologist richard dawkins makes a case for "thinking the improbable" by looking at how the human frame of reference limits our understanding of the universe.
ریچارد داوکینزِ زیست‌شناس، با نگاه به تاثیر قالب محدودیت‌زای بشری برای فهم جهان، دلیلی برای «اندیشیدن به امور نامحتمل» پیش رو می‌گذارد.

"over billions of years on a unique sphere, chance has painted a thin covering of life: complex, improbable, wonderful and fragile.
"ملیاردها سال پیش روی یک کره یکتا، شانس، یک لایه نازک از حیات را نقاشی کرد: "ملیاردها سال پیش روی یک کره یکتا، شانس، یک لایه نازک از حیات را نقاشی کرد: پیچیده، نا محتمل، اعجاز آمیز و شکننده.

and again, when you're thinking about how improbable this is, remember, five billion years ago, we were not here, and there was no life.
و دوباره، اگر به این فکر کردید که این کار غیر محتمل است، 5 میلیارد سال پیش رو به یاد بیارید، که ما اینجا نبودیم و حیات وجود نداشت.

before life existed on earth, there was just matter, inorganic dead "stuff." how improbable is it that life arose? and -- could it use a different type of chemistry? using an elegant definition of life , chemist lee cronin is exploring this question by attempting to create a fully inorganic cell using a "lego kit" of inorganic molecules -- no carbon -- that can assemble, replicate and compete.
قبل از اینکه زندگي در کرۀ زمین وجود داشته باشد، تنها ماده وجود داشت، "چیزهای" مردۀ غیر آلی. چقدر غیر محتمل است که حیات به وجود آید؟ و آیا میتواند از نوع دیگری از شیمی استفاده کند؟ لی کُرُنین شیمی دان، با استفاده از یک تعریف ظریف از زندگی ، و تلاش برای خلق یک سلول کاملاً غیرآلی تراکم پذیر، تکثیر پذبر و قابل رقابت که از "لگو کیت" مولکول های غیرآلی استفاده می کند -- بدون حضور کربن-- به کاوش پیرامون این پرسش پرداخته است.