Results for it take long time to i'll make pr... translation from English to Persian

it will take long time .
خيلي طول ميكشه .

it took me a long time to get here .
زماني زيادي برد تا رسيدم به اينجا .

since they take a long time to get here
چون خیلی طول میکشه تا به اینجا برسند

a long time to say .
که ارزش گفتنش را داشته باشه .

but it takes a long time to die from it .
ولي خيلي طول ميكشه كه بخاطرش بميري .

i mean , it took me a long time to try , cause i was embarrassed .
امتحان اين خيلي از وقتم را گرفت چون كه خجالت ميكشيدم .

you know that it takes a long time to boil the beef stew
تو میدونی که پختن سوپ گوشت گاو زمان زیادی میبره

but it takes time to prepare .
اما درست کردنش زمان ميبره .

he smashed up my pod in the last race . it would take some long time to fix it .
پاد من در مسابقه قبلي داغون شده مدتي طول ميکشه تا تعمير بشه .

it takes time to heat up these days.
چند روزه كه روشن شدنش خيلي طول ميكشه

that's a long time to go without something you love.
زمان زياديه براي گذروندن بدون چيزي که دوست داري

picasso once said, "it takes a long time to become young."
پیکاسو یکبار گفت،" زمان زیادی میبرد تا تو جوان شوی."

but you know that it takes time to diagnose an illness
اما شما میدانید تشخیص یک بیماری زمان میبرد

but then again, it took us a long time to put the wheel and the suitcase together.
ولی بعدش دوباره، خیلی وقتمون گرفته میشد که چرخ و چمدون رو کنار هم بزاریم

they say it takes a long time you forget something when you hate .
آنها گفتند وقتي تنفر داري خيلي طول ميکشه چيزي را فراموش کني .

it takes time to cross from the other side . and when they are weak .
عبور از بعد ديگر زمانبر هست و وقتي آنها ضعيف هستند .

even if it takes long get the proof.
حتي اگر مدت زيادي هم طول كشيدولي مدركي پيدا كن

and ikea is a store with kind of okay furniture that takes a long time to assemble.
و ایکیا فروشگاهی است با مبلمان مناسب که سرهم کردنشان زمان می‌برد.

it took a long time -- i mean, it's rather uncommon to have this marriage -- a long time to put those two together.
خیلی وقت میگرفت منظورم اینه این پیوند خیلی غیرعادیه خیلی وقت میگیره که اونها رو کنار هم بزارین

he was interested in learning the language of the islanders and stayed there for a long time to do his field work.
هر جامعه‌ای در تلاش معاش، از امکانات طبیعی معینی برخوردار است که با مقتضیات اقلیمی و جغرافیایی آن منطقه مناسبت دارد.