Results for move in silence when its time to ... translation from English to Persian

four: know when its time to get out .
4تو ميدوني کجا ميخواي بري .

a long time to say .
که ارزش گفتنش را داشته باشه .

its time to end this war .
وقتشه كه اين جنگ را تموم كنيم .

in man words , its time to pounce . exactly .
به زبون ما مردا ، الان موقع حمله است دقيقا .

its time to wake up my darling
وقت ان است که عسل بیدار شود

and when it does , were only going to have time to say .
و زماني که اين اتفاق بيفته ما فقط مهلت خواهيم داشت که بگوييم .

after we open our heart chakras , when its time to hug .
بعد از يک آرامش و در کنار ديگران بودن .

its time to bring it to an end .
اين آخرين وقته .

and when it came time to return to them .
و وقتي که زمان بازگشتش به پيش اونها رسيد .

lm not afraid . l decide when its time .
من نترسيدم . به موقعش تصميم خودم را ميگيرم .

i guess its time to call it a career .
فکر کنم وقتشه که به اين موقعيت اعتراف کنيم .

–now its time to flip the script–kirk… .
داستان را عوض كردي كرك .

but it's time to talk.
ولی وقت صحبت کردنه.

they run up a redandwhite flag on the yacht when its time for cocktails .
پرچم قرمز و سفيدو که ببرن . بالا يعني وقت کوکتله .

and then when it actually comes time to be an asshole , walks away .
و وقتي که وقتش ميشه که عوضي بشه ميزاره در ميره .

i never thought i would be ready , but when it was time to go on .
، من هرگز فکرش را نميکردم که بتونم آماده بشم اما وقتي که وقتش رسيد که برم .

but god will not delay a soul when its time has come. god is informed of what you do.
خداوند هرگز مرگ کسی را به تأخیر نمی‌اندازد هنگامی که اجلش فرا رسیده باشد. خداوند کاملاً آگاه از کارهائی است که انجام می‌دهید (و سزا و جزای شما را خواهد داد). [[«نَفْساً»: (نگا: بقره / 48 و 123 و 234).]]

but never will allah delay a soul when its time has come. and allah is acquainted with what you do.
خداوند هرگز مرگ کسی را به تأخیر نمی‌اندازد هنگامی که اجلش فرا رسیده باشد. خداوند کاملاً آگاه از کارهائی است که انجام می‌دهید (و سزا و جزای شما را خواهد داد). [[«نَفْساً»: (نگا: بقره / 48 و 123 و 234).]]

we found the bulk of their dirty cash . time to move in .
مقدار زيادي پول کثيف پيدا کرديم .

it's time to bury it, people want change."
دیگر زمان خاک کردن این جنازه است. مردم تغییر می‌خواهند. "