Results for projectile translation from English to Persian

projectile .
مرمي .

. . .or projectile vomiting.
يا پرتاب استفراغ نداشت…

glass composite/multilayer/collision angle/projectile shape
کامپوزیت شیشه/چندلایه/زاویه برخورد/شکل پرتابه

except one who steals a hearing, and is followed by a visible projectile.
لیکن هر شیطانی برای سرقت سمع (یعنی برای دزدیدن و دریافتن سخن فرشتگان عالم بالا) به آسمان نزدیک شود تیر شهاب و شعله آسمانی او را تعقیب کند.

except for him who snatches a fragment—he gets pursued by a piercing projectile.
جز آنکه کسی (از شیاطین چون خواهد از عالم بالا) خبری برباید هم او را تیر شهاب فروزان تعقیب کند.

we used to take up positions to listen in; but whoever listens now finds a projectile in wait for him.
«و اینکه، به‌راستی (در آسمان) برای شنیدن، همواره در جایگاه‌هایی (به کمین) می‌نشسته‌ایم، پس اکنون هر که بخواهد به گوش باشد، (تیر) شهابی در کمین خود می‌یابد.»

a projectile is any object thrown into space (empty or not) by the exertion of a force.
پرتابه جسمی است که با واردکردن نیرو، به فضا (تهی یا پر) پرتاب می‌شود.

the carl gustav can be used to attack larger stationary targets at up to 700 m, but the relatively low speed of the projectile restricts attacks on moving targets to a range of 400 m or less.
برد مفید کارل گوستاف علیه تانک در حال حرکت ۱۵۰ متر و علیه اهداف ثابت تا ۷۰۰ متر است که با استفاده از گلوله‌های دارای تقویت‌کننده راکتی این برد تا یک کیلومتر افزایش می‌یابد.