Results for subset translation from English to Persian

subset
زیرمجموعه

subset .
زيرمجموعه .

yes (subset)
بله) زیرمجموعه (

embedded subset
زیرمجموعهٔ توکار

numeric subset .
زيرمجموعه عددي .

embedded (subset)
بله) زیرمجموعه (

subset and superset
زیرمجموعه

that is, ledcs are the poorest subset of ldcs.
یعنی lldc فقیرترین زیرمجموعه ldc است.

*int("s") is an open subset of "s".
* "s" باز است اگر و تنها اگر .

thus, market research is a subset of marketing research.
بازاریابی پا به عصر تعاملی و برهم کنشی نهاده است.

for example, is a subset of , and so is but is not.
برای مثال، یک زیر مجموعه است.

every component is a closed subset of the original space.
هر سازه زیرمجموعه بسته‌ای از فضای اصلی است.

the set "c" is only available as a subset of "b".
مجموعه "c" فقط به صورت زیر مجموعه "b" موجود است.

each row is identified by one or more values appearing in a particular column subset.
هر سطر توسط مقادیر موجود در زیر مجموعه یک ستون خاص شناخته میشود.

as long as the list is not in order, a subset of all elements is randomly permuted.
نکته مهم در این است که بدترین حالت ممکن آن می‌تواند زمان اجرای بی‌نهایت داشته باشد.

a derived binary relation between two sets is the subset relation, also called set inclusion.
یک رابطه دودویی برگرفته بین مجموعه‌ها رابطه زیرمجموعه‌ای است، که شمول مجموعه نیز نامیده می‌شود.

a subset of a topological space is said to be connected if it is connected under its subspace topology.
گفته می‌شود زیرمجموعه‌ای از یک فضای توپولوژیکی هم‌بند است اگر تحت توپولوژی زیرفضایی هم‌بند باشد.

==subcommittees==a committee that is a subset of a larger committee is called a subcommittee.
کمیته یا کمسیون نوعی ساختار مشورتی کوچک است که وابسته به یک ساختار مشورتی بزرگتر می‌باشد.

is a subset of the sets of rational and real numbers and, like the natural numbers, is countably infinite.
این بدان معناست که حاصل جمع و حاصل ضرب دو عدد صحیح، خود، یک عدد صحیح است.

any subset of formula_1 is called a "family of sets" over "s".
هر زیرمجموعه‌ای از formula_1 خانواده‌ای از مجموعه‌ها بر s نامیده می‌شود.