Results for tolerance translation from English to Persian

tolerance
رواداری

tolerance .
سعه نظر .

cold tolerance
استقامت به سرما

drought tolerance
تحمل به خشكي

tolerance to pests
تحمل به آفات

extremism became tolerance.
تندرو ها معتدل شده بودند

my men zero tolerance today .
آدماي من امروز كم تحمل شدن .

with a tolerance of ±5 mm.
باخطای 5± میلی متر.

such cues also modulate drug tolerance.
چکیده - نشانه های محیطی مرتبط با داروها اغلب علائم ترک را ایجاد کرده و به مصرف دارو عود می کنند.

because of ancestor's tolerance.
به خاطر بردباری نیاکانمان

respect and tolerance of every religion .
اينکه به همه مذهبها احترام بگذاريد و با آنها گذشت داشته باشيد .

but lord if you're bestowing your tolerance
اما قربان اگر مي خواهيد تحملتون رو به اون ارزاني كنيد

the whole court knows that you have high tolerance
همۀ درباریان میدونند که شما تحمل زیادی دارید

don't talk about his alcohol tolerance level.
در مورد اندازه ي تحمل شراب خوردن اون حرف نزن

my tolerance for your smoking in the mansion notwithstanding , .
تحمل من براي سيگار کشيدنت در اين عمارت داره تموم ميشه .

his majesty established goguryeo with his determination and tolerance.
عاليجناب گوگوريو را با عزم راسخش و صبر و تحمل ساخت

cultivate tolerance, enjoin justice, and avoid the fools.
(به هر حال) با آنها مدارا کن و عذرشان را بپذیر، و به نیکی‌ها دعوت نما، و از جاهلان روی بگردان (و با آنان ستیزه مکن)!

"let the 21st century be a century of tolerance and dialogue.
"اجازه بدهید قرن بیست و یکم قرن تساهل و گفتگو باشد.

recent advances in metal induced stress tolerance in plants
پیشرفت های اخیر در تحمل استرس ناشی از فلز در گیاهان

tolerance to the effects of zolpidem can develop in some people in just a few weeks.
بطورکلی بیماران مبتلا به بیخوابی نباید بیشتر از یک هفته از این دارو استفاده کنند.