Results for unless translation from English to Persian

unless .
جز اينکه .

unless hes .
. مگر اينکه اون .

unless what?
- مگر اينکه -چي؟

unless they ask .
مگه اين که ازم سئوال کنند .

unless you feed, .
جز خوراکت .

unless you pay me .
مگر اين که بهم پول بدي .

unless you don't.
مگر اينكه نياز نداشته باشي

unless i take a test.
مگر اينکه من اين آزمايش رو انجام بدم

unless you can fix that. .
فقط كافيه اين در را تعمير كني .

- yes. - unless they beg you,
- بله- تا زمانيکه التماستون نکردن

unless they wear funny hats .
مگر اینکه یه کلاه مسخره سرش کنه .

no, unless you pass a test.
نه، مگر اينکه با موفقيت انجامش بدي

well , i hope they dont . unless .
خب ، اميدوارم که نکنن مگر اينکه .

unless it want envenen� him , .
مگر اينکه بخواد چيزخورش بکنه .

for unless i miss my guess .
اگه اشتباه حدس نزده باشم .

unless you want some more of us , .
، تا وقتي که بيشتر از اين نميخواي .

unless you're using hallucinogens.
مگر اينکه از قرصهاي روان گردان استفاده کرده باشي

because i cant get over you unless .
چون نگرانتم .

i cant help you , unless you help me .
اگه بهم کمک نکني نميتونم کمکت کنم .

i mean , sure , unless youd rather not .
خب ، حتما ، مگر اينکه تو نخواهي .