Results for تحصیلکرده translation from Persian to English

وی تحصیلکرده دانشگاه شیکاگو است و دکترای خود را در سال ۱۹۷۲ دریافت کرد.
adams studied at the university of chicago, taking his phd in 1972.

اما بعدش اونها مشکوک شدن، فکر میکردن که در ساخت بنا باید یه معمار تحصیلکرده دست داشته باشه.
but then they suspected, they thought there was an architect behind it.

از یه طرف مادرم ، که یک زن تحصیلکرده، سکولار، مدرن، غرب زده، ترک بود،
on the one hand was my mother, a well-educated, secular, modern, westernized, turkish woman.

می دونم که در مقابل شنونده هایی تحصیلکرده و دانشمند نباید از یه همچین چیزایی حرف بزنم. اما حقیقت اینه که از همه کسانی که برای شرایط پوستی شون پیش مادربزرگم می آمدن هیچکی رو ندیدم که ناراحت یا مداوا نشده برگرده.
now, i'm aware that i should not be saying such things in front of an audience of scholars and scientists, but the truth is, of all the people who visited my grandmother for their skin conditions, i did not see anyone go back unhappy or unhealed.

«اما» از یک خانواده آلمانی-سوئیسی و زنی تحصیل‌کرده، زیبا و محبوب بود.
this was a view that he later called the "handicap i started off with.