Vous avez cherché: excessive fear in public situations (Anglais - Perse)

largely in public .
كه من در جامعه مرتكب شدم .

meet in public place .
ملاقات در اماكن عمومي .

proper date . in public .
يه قرار توپ توي يک جاي عمومي .

havent been seen in public .
در انظار عمومي ديده نشده .

in public , an example made .
در انظار عمومي نمونه اي براي تربيت ديگران .

in public, in a hotel bar.
خبرها زود مي رسه -

somewhere in public. anything yet?
در يه جاي عمومي به نمايش دربياد چيزي پيدا کردي؟

hey , cmon . in public , the press .
هي ، خبرنگارها ، مردم .

requirement to wear a face mask in public
لزوم پوشیدن ماسک در اجتماع

dont joke like that in public . its unsafe .
توي مکان عمومي اينو نگو . خطرناکه .

thesis for master degree in public administration
عنوان: بررسی اثرات فراموشی سازمانی بر یادگیری و پذیرش نوآوری های فناوری اطلاعات در آموزش و پرورش استان

"i preached to them aloud, in public.
آن گاه آنان را آشکارا دعوت کردم،

in front of my business associates... in public.
.جلوي همکارانم , اومدي پيش من

"i am sent only to warn plainly in public."
«من جز هشداردهنده‌ی آشکارگری (بیش) نیستم.»

by putting the fear in him .
با گذاشتن ترس توي وجودش .

there is deep fear in his paintings .
ترس عميقي در نقاشي هاش وجود داره .

and with fear (in his heart),
در حالى كه [از خدا] مى‌ترسيد،

and moosa sensed fear in his heart.
در آن حال موسی در دل خویش سخت بترسید (که مبادا امر بر مردم مشتبه شود و میان سحر ساحران با معجز موسی فرق نگذارند و حجت او بر خلق آشکار نگردد).

–real shit.–with real fear in their eyes .
جهنم ترس واقعي .

so musa (moses) conceived a fear in himself.
در آن حال موسی در دل خویش سخت بترسید (که مبادا امر بر مردم مشتبه شود و میان سحر ساحران با معجز موسی فرق نگذارند و حجت او بر خلق آشکار نگردد).