검색어: and the main comprehension skill (영어 - 페르시아어)

yes . and its in the main block .
بله ، و اونا را توي ساختمون اصلي نگه ميدارن .

in the main pipe .
تو لوله ي اصلي بود .

and all the main religions have similar teachings.
و تمامِ مذاهبِ اصلی جهان، تعالیمی مشابه با آن را دارند.

size of the main window
اندازه‌ی پنجره‌ی دروئید

over to the main island.
به سمتِ جزيره اصلي ميريم

madam, the main kitchen...
...بانوی من، آشپزخانۀ اصلی

if the main camp is defeated,
,,,اگه کمپ اصلي نابود شده

they even attacked the main camp?
اونها به کمپ اصلي حمله کردن ؟

but rice isn't the main food.
اما برنج كه غذاي اصلي نيست

add or remove applications from the main menu
تغییر اینکه کدام یک از برنامه‌ها در منوی اصلی نمایش داده شوند

bring the parts to the main hangar .
قطعه منو به اشيانه بيار .

i see m . he goes through the main road .
ديدمش اون داره از جاده اصلي ميره .

change the panel section of the main window
موقعیت پنجره‌ی اصلی روی صفحه‌ی نمایش

in october 1937, the main house was completed.
در اکتبر سال 1937 خانه اصلی کامل شد.

the main body and the refugees have all left the hideout.
افراد اصلي و مهاجرين مخفيگاه رو ترك كرده اند

for larger installations all three phases and the neutral are taken to the main distribution panel.
برای تاسیسات بزرگتر هر سه فاز و نول به تابلوی توزیع اصلی داده می شود.

the main tank was filled with of water and the second with .
از صفحات کپی می‌گرفتم و از صفحات دیگر یادداشت برمی داشتم.

cannot defer reminder past the main alarm time (%1)
یادآوری زمان هشدار اصلی را نمی‌توان به گذشته معوق کرد)% 1 (@ info

the main town and the site of its municipal council is the town of albertslund.
شهر البرتس‌لاند ۲۳٫۰۴ کیلومترمربع مساحت و ۲۷٬۸۲۴ نفر جمعیت دارد.

the main developer was andrzej bialecki, and the latest version is 0.42.
توسعه‌دهنده اصلی آن andrzej bialecki نام داشت و آخرین نسخه پایدار آن هم 0.42 بود.