Je was op zoek naar: capable of ensuring their subsistence (Engels - Perzisch)

bats are capable of seeking out their offspring
خفاش ها ميتونن بچه هاشون رو

he isnt capable of this .
اون اينکاره نيست .

everyone is capable of that
هر کسی قادر به انجام آن هست

considered capable of killing .
توانايي در كشتن .

you're not even capable of
... تو حتي نمي توني

she is not capable of lying
او دروغ نمی گه

enlightenment is capable of bestowing .
اين سيستم نوراني معاصر مي‌تواند اهدا کند .

i know what youre capable of. .
ميدونم قادري چيکار کني .

capable of creating horrible things.
ميتونه چيزاي وحشتناکي درست کنه

any language capable of describing reality .
آن‌ها کاملا از هم بيگانه شده‌اند .

capable of killing several hundred people
که ميتونه صدها نفر رو

capable of killing more people in the same way
که ميتونه خيلي ها رو

and still been capable of all those miracles .
و در عين حال از پس اون معجزهها هم بر بياد .

but you have no idea what i'm capable of.
اما مطمئن باش اصلا نمي دوني چه کارهايي از من برمياد

he is more than capable of dealing traumatic change .
اون راحت می تونه با سخترین تغییرات کنار بیاد .

and i have no weapon capable of slaying a monster .
و من هم هيچ سلاحي كه توانايي كشتن اونو داشته باشه ندارم .

a tragic accident . not even umbrella is capable of this .
يه حادثه ي غم انگيز حتي آمبرلا هم قدرت چنين كاري را نداره .

9/11 showed us what human beings are capable of .
يازده سپتامبر به ما نشون داد كه انسان چه كارهايي ميتونه انجام بده .

how would you be capable of protecting a kingdom of people?
چطور مي توني صلاحيت حفاظت از پادشاهي يك ملت رو داشته باشي؟

'cause you may think you know what he's capable of,
ممکنه فکر مي کني مي دوني که اون چه کارهايي ازش برمياد