Je was op zoek naar: کردن زن از پشت (Perzisch - Arabisch)

از پشت؟
-قُتل من الخلف ؟

-از پشت ؟
من الخلف؟

شايد از پشت
ربما من مؤخرتك

از پشت بريد.
اذهب من الخلف

آره، از پشت
أجل، بالخلف

از پشت [سوت]
صادق، عاقل، واعي

- ... از پشت بوم-
- تراجعت أنت خارج

من از پشت ميرم
سأذهب إلى المؤخّرة .

از پشت سرم. ‏
..من الظهر

از پشت يک واگن؟
من مسند عربة؟

-از پشت پنجره.
-عبر النافذة.

از پشت مي زنيمش
سننقض عليه من الخلف

از پشت برو . برگرد
إذهبوا إلى المقدمة، هيا

از پشت بوم افتاده؟
سقطت من السطح

-اين زن از کجا آمده؟
من أين أتت؟

همشون از پشت تيرخوردن.
تم اطلاق النار عليهم من الخلف جميعا

-بيخيال، از پشت تلفن؟
-بحقك، إنهما على الهاتف .

فقط 6 تا زن از 20 تا
ستة نساء فقط من أصل عشرين

اون زن از يک نوع خيلي نادره
انها من سلالة نادرة جداً

تحسین کردن زن همسایه چیزه خوشایندیه
الأنعجاب بزوجة رجل اخر فهو امرا" جميل لكن "الرغبة الشهوانية المنغمسة لذاتها تكون جشعا