Je was op zoek naar: flashku (Tjechisch - Perzisch)

- chtěl flashku.
-دنباله فلش مموري بوده -بله

flashku mají poldové.
ماشين پليس سريعه .تموم شد

dal mi prázdnou flashku.
يک فلش خالي بهم داده

pořád mám flashku u sebe.
هنوز بايد رانندگي کنم

je tu otvor, asi na flashku.
- نه , نه. اينجايهجاييبرايخوردنفلشيا همچينچيزي.

tu flashku jsme měli celou dobu my.
اين فلش تمام مدت باهامون بود

- victoria nepustí tu flashku z očí
ویکتوریا درایو رو از جلو چشمش برنمیداره...

přitáhni sem a dones mi tu flashku.
بيا اينجا و .رو تحويل بده usb همين الان !

nakopíruj to na flashku a vypadněme odtud.
روي فلش کپيشون کن بيا بريم سفر.

victoria má pořád tu flashku s důkazy proti mně.
ویکتوریا یه درایو دزدیده که مدارکی مربوط به من داره.

chtěla jsem zkontrolovat program, zda jsme lokalizovali tu flashku.
فقط میخواستم برنامه‌ی امنیتی‌ت رو چک کنم... ببینم می‌تونم درایو رو مکان‌یابی کنم.

dost dobrej na to, aby věděl, že mu tajíš flashku.
آه، اونقدرکارشخوب هست کهبدونه... تو داري يه فلش درايو ازش پنهان ميکني ...

dej sem holku, my ti dáme flashku a všichni odejdou šťastní.
دختره رو بذار بياد، ما فلشو بت ميديم، همه راضي ميريم خونه

jediná věc, co vás tu drží je ta holka a já zase chci svou flashku.
شما اينجا فقط دنباله دختره هستيد منم فقظ فلش مموريمو مخوام

forrestová měla tvou flashku předat předsedovi buellovi a její obsah prezentovat spolu s ním.
بود که فلش مموري تورو بده به آقاي سخنران و با خودش تو کنگره حاضر کنه حالا ديگه سخنگو سر کارش

vím, že jsi jí pomohl ukrást tu flashku a vím, že tahle šaráda je tvoje alibi.
می‌‌دونم تو بهش کمک کردی که اون درایو رو بدزده... و می‌دونم که این مسخره بازیت توی خیریـه یه عذر موجه برای غیبت در وقوع جرمه.

- to je flashka.
و بعدش اينو متوجه شدم