Você procurou por: in order to take full advantage (Inglês - Persa)

in order to do that,
براي اين منظور

and in order to survive .
و براي اينكه بيشتر زنده بمونيم .

in order to keep aaron?
آرون رو سالم نگه داري

in order to bring stability.
به داشتن روابط خوب با هان نياز داره

in order to find that truth , .
به منظور پيدا کردن اون حقيقت .

"well, in order to reproduce."
"خب به منظور تولید مثل."

in order to ascend the throne.
بخاطر بر تخت نشستن

in order to be trusted by them , .
و اونها بهش اعتماد كنن .

in order to help you hone your skills
فقط برای اینکه به شما انگیزه بده

but in order to have white hands,
اما دستورالعمل داشتن دست های سفید

and in order to support the resistance , .
، و ادامه پشتيباني از مقاومت .

in order to benefit you and your cattle.
برای استفاده و بهره‌مندی شما و چهارپایان شما. [[«مَتَاعاً ...»: (نگا: نازعات / 33).]]

all right , in order to know you better , .
، خيله خوب براي اينکه همديگه را بهتر بشناسيم .

goldfish must have water in order to exist . .
ماهي طلايي براي زنده موندن آب لازم داره .

take out a description with a photo , in order to find him .
مشخصات و عکسو با خودت بردار بايد سعي کنيم پيداش کنيم .

i will take full responsibility.
من مسئوليت زيادي رو قبول مي کنم

i'll take full responsibility
تمام مسئوليتش با من

i'll take full responsibility.
چطوري اينکارو کرديد؟

when kim was fifteen, he moved to seoul by himself in order to take part in the auditions held by sm entertainment.
زمانی که او پانزده ساله بود به تنهایی به سئول نقل مکان کرد تا در آزمون هنرپیشگی شرکت سرگرمی sm شرکت کند.

i have orders to take you into custody .
من دستور دارم که شما را به بازداشتگاه ببرم .