You searched for: exceeded (Engelska - Persiska)

quota exceeded
quota فراتر رفت

disk quota exceeded
فراتر از سهمیۀ دیسک

sensor exceeded critical limit
name

and exceeded in corruption therein.
و بسیار فساد و فتنه انگیختند.

you know , youve exceeded aii my expectations .
ميدوني تو بيشتر از همه ي نقشه هام پيش رفتي .

the sight turned not aside, nor it exceeded.
ديده [اش‌] منحرف نگشت و [از حدّ] در نگذشت.

message size exceeded the size of the internal buffer.
تأخیری رخ داد که از حد ات٠ا٠وقت جاری فراتر رفته است.

go to firon, surely he has exceeded all limits.
«سوی فرعون برو که همواره او به سرکشی برخاسته است.»

all of the original mission goals were, eventually, exceeded.
ماموریت اصلی این ماهواره اندازه‌گیری محل قرارگیری ستارگان بود.

a delay occurred which exceeded the current timeout limit.
قادر به اتصال نیست:% 1

and we had sent him to a hundred thousand: rather they exceeded.
(یونس کم‌کم بهبودی یافت) و او را به سوی جمعیّت یک صد هزار نفری یا بیشتر فرستادیم (تا ایشان را به ایمان آوردن و توبه کردن از بدیها و انجام نیکیها دعوت کند). [[«مِائَةِ أَلْفٍ»: صد هزار، مراد قوم خودش است (نگا: یونس / 98). «أَوْ»: بلکه. یا. عربها چنین حرفی را برای تأکید مطلب پیشین به کار می‌برند.]]

[saying], "go to pharaoh, he has exceeded all bounds,
(بدو گفت:) برو به سوی فرعون که سرکشی و طغیان کرده است. [[«طَغی»،: سرکشی کرده است. در کفر و عصیان و ظلم، از حد گذشته است. از مرز بندگی فراتر رفته است.]]

at the hands of pharaoh: he was a tyrant who exceeded all bounds.
(ایشان را نجات دادیم) از فرعون. کسی که بر دیگران بزرگی می‌فروخت و ستمگری می‌نمود، و از زمره‌ی تبهکارانی بود که ظلم و فساد را از حدّ می‌گذرانند. [[«عَالِیاً»: متکبّر. برتری جوی متجاوز (نگا: یونس / 83، مؤمنون / 46، ص / 75).]]

they are verily those who exceeded themselves, and the (gods) they invented abandoned them.
آنان کسانی هستند که سرمایه وجود خود را از دست داده‌اند؛ و تمام معبودهای دروغین از نظرشان گم شدند...