来自专业的译者、企业、网页和免费的翻译库。
boost .
بالابردن .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
bass boost
phonon:: mmf:: effectfactory
最后更新: 2011-10-23
使用频率: 1
质量:
boost me up .
منو ببرين بالا .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
give me a boost up.
كمك كن برم بالا
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
give me a boost . okay .
برام قلاب بگیر باشه .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
ill just boost what i need .
سعي ميكنم تحمل كنم .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
great she needed a boost .
عاليه ، اون به جايزه نياز داشت .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
i bought one to boost your sales .
اونا اين کارت پستالها را در لابي ميفروختند .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
sanjay dastoor: a skateboard, with a boost
سانجای دستور: اسکیت بوردی با نیروی محرک
最后更新: 2015-10-13
使用频率: 1
质量:
not him i said maybe . give us a boost over .
اونو نميشه راضي کرد گفتم شايد يک زير پايي بده به ما بريم بالا .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
and you get even more of a boost when you add the full expression.
و وقتی حالات بیان کامل را اضافه می کنید بازهم تعامل بهبود پیدا می کند.
最后更新: 2015-10-13
使用频率: 1
质量:
thats okay , gives me a boost to know that youre not perfect .
عيبي نداره به من بگو چي تورو اينقدر ناراحت کرده .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
he's already demanded they buy two copiers to boost your confidence.
پدر بخاطر اعتماد بنفس تو ، قبلا درخواست خريد . دو دستگاه کپي رو به اونا داده
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
and that's to boost everybody's confidence, to show that you're not scared.
نشون نمیدی که ترسیدی که اعتماد به نفس بقیه پایین نره
最后更新: 2015-10-13
使用频率: 1
质量:
she found herself listening to a consultant one day who was trying to help teachers boost the test scores of the kids, in percentage of kids passing big tests.
او یک روز داشت به صحبت های یک مشاور گوش می داد که سعی می کرد به معلم ها برای او یک روز داشت به صحبت های یک مشاور گوش می داد که سعی می کرد به معلم ها برای بالابردن نمره های آزمون بچه ها، کمک کند، تا مدرسه به خاطر درصد قبولی بچه ها در آزمون بزرگ بتواند به دستۀ ممتاز برسد. بالابردن نمره های آزمون بچه ها، کمک کند، تا مدرسه به خاطر درصد قبولی بچه ها در آزمون بزرگ بتواند به دستۀ ممتاز برسد.
最后更新: 2015-10-13
使用频率: 1
质量:
these breakthrough ideas boost high temperature process efficiency and sustainability. these sustainable materials and waste reducing designs demonstrate a dedication to environmental care and resource conservation.
این ایده های موفقیت آمیز کارایی و پایداری فرآیند دمای بالا را افزایش می دهد. این مواد پایدار و طرح های کاهش زباله نشان دهنده تعهد به مراقبت از محیط زیست و حفاظت از منابع است.
最后更新: 2025-03-05
使用频率: 1
质量:
along with his "anti-american" discourse, chávez also attempted to boost integration processes across latin america.
در کنار این مباحثه ضد آمریکایی، چاوز تصمیم داشت فرآیندهای ادغامی را در آمریکای لاتین تقویت کند.
最后更新: 2016-02-24
使用频率: 1
质量:
警告:包含不可见的HTML格式
almost every senior manager at nasa agreed with this new mission, citing both confidence in the hardware and personnel, and the potential for a significant morale boost provided by a circumlunar flight.
تقریباً تمام مدیران ارشد ناسا با این ماموریت جدید موافق بودند، و هم به سختافزار و پرسنل، و هم به پتانسیل تقویت روحیه سفرهای اطراف ماه اعتماد داشتند.
最后更新: 2016-03-03
使用频率: 1
质量:
it contains support vector machine, neural networks, bayes, boost, k-nearest neighbor, decision tree, ..., etc.
it contains support vector machine, neural networks, bayes, boost, k-nearest neighbor, decision tree, ... , etc.
最后更新: 2016-03-03
使用频率: 1
质量:
a good compromise between memory usage and speed gain. preload next page and boost searches. (for systems with 256mb of memory, typically.)
یک سازش خوب بین کاربرد حافظه و بهرۀ سرعت. پیش بارگذاری صفحۀ بعدی و افزودن بر توان جستجوها.) در مورد سیستمهایی که نوعاً دارای ۲۵۶ مگابایت حافظه میباشند. (
最后更新: 2011-10-23
使用频率: 1
质量: