来自专业的译者、企业、网页和免费的翻译库。
perceived
خطر اجتماعی درک شده
最后更新: 2022-04-11
使用频率: 1
质量:
参考:
risk is perceived as risk acted upon.
ریسک به عنوان ریسکی که بر اساس آن عمل می شود درک می شود.
最后更新: 2022-06-28
使用频率: 1
质量:
参考:
perceived stress and online compulsive buying
ج / استرس ادراک شده و خرید اجباری آنلاین
最后更新: 2020-09-03
使用频率: 1
质量:
参考:
and how you perceived the events that went down .
واينكه چطوري داستانت را به پيش ميبري .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
参考:
while we are not perceived by force whenever one .
من طوري حس ميكنم كه انگار دست . راست خداوند رويه دوش من هست .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
参考:
==references==* borg's perceived exertion and pain scales.
* borg's perceived exertion and pain scales.
最后更新: 2016-03-03
使用频率: 1
质量:
参考:
priority inversion can also reduce the perceived performance of the system.
معکوس کردن اولویت نیز میتواند عملکرد درک شده از سیستم را کاهش دهد.
最后更新: 2016-03-03
使用频率: 1
质量:
参考:
stress and perceived low social status appear to increase risk of obesity.
استرس و داشتن موقعیت اجتماعی پایین خطر چاقی را افزایش میدهد.
最后更新: 2016-03-03
使用频率: 1
质量:
参考:
then, when they perceived our might, behold, they ran headlong out of it.
آنان هنگامی که عذاب ما را احساس کردهاند، ناگهان پای به فرار گذاشتهاند (و برای نجات خویش همچون چهارپایان به این سو و آن سو گریختهاند). [[«أَحَسُّوا»: احساس کردهاند. پی بردهاند. این قسمت، تفصیل بخش اجمالی سابق است. چرا که احساس، پیش از هلاک است. «بَأْسَنا»: عذاب ما. «یَرْکُضُونَ»: از ماده (رکض) به معنی تند دویدن، اسب را تاختن، و پا بر زمین کوبیدن است (نگا: ص / 42).]]
最后更新: 2014-07-03
使用频率: 1
质量:
参考:
and they plotted a plot, and we plotted a plot, while they perceived it not.
ایشان نقشهی مهمّیکشیدند (برای نابودی صالح و پیروان او) و ما هم نقشهی مهمّیکشیدیم، (برای نجات او و پیروانش). در حالی که ایشان خبر نداشتند. [[«مَکَرُوا»: نقشه کشیدند. توطئه کردند. به چارهجوئی پرداختند (نگا: آلعمران / 54، انفال / 30).]]
最后更新: 2014-07-03
使用频率: 1
质量:
参考:
and she said unto his sister: trace him. so she observed him from afar, and they perceived not.
(مادر موسی، در پرتو لطف خدا، آرامش خود را بازیافت) و به خواهر موسی گفت: او را پیجوئی و پیگیری کن (تا ببینیم حال و وضع او چه میشود. خواهر موسی دستور مادر را انجام و دورادور موسی را زیر نظر داشت) و او را از جانبی میدید بدون این که آنان بدانند. [[«قُصِّیهِ»: او را دنبال کن. حال و وضع او را بپای. «عَن جُنُبٍ»: از جانبی. از گوشهای. مراد دورادور است. «وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ»: در حالی که فرعون و فرعونیان نمیدانستند که او خواهر موسی است و مشغول دید زدن است.]]
最后更新: 2014-07-03
使用频率: 1
质量:
参考:
and she said unto his sister: follow him. so she watched him from afar; and they perceived not.
(مادر موسی، در پرتو لطف خدا، آرامش خود را بازیافت) و به خواهر موسی گفت: او را پیجوئی و پیگیری کن (تا ببینیم حال و وضع او چه میشود. خواهر موسی دستور مادر را انجام و دورادور موسی را زیر نظر داشت) و او را از جانبی میدید بدون این که آنان بدانند. [[«قُصِّیهِ»: او را دنبال کن. حال و وضع او را بپای. «عَن جُنُبٍ»: از جانبی. از گوشهای. مراد دورادور است. «وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ»: در حالی که فرعون و فرعونیان نمیدانستند که او خواهر موسی است و مشغول دید زدن است.]]
最后更新: 2014-07-03
使用频率: 1
质量:
参考: