Results for kast translation from Swedish to Persian

bra kast!
پرتاب خوبي بود.

snyggt kast.
! ضربه ی عالی

bra kast. okej.
اُه, خوبه.

- snyggt kast.
بسه ديگه ! آره

- snakeroll-kast.
يه حرکت پرتاب مارپيچي کردم, زدم بهش؟

bra kast, pappa.
پرتاب خوبي بود پسرم.

det var bara ett kast.
شکسته نفسي نفرماييد فقط يه واکنش بود.

colossus... snyggt kast.
هی کلاسوس، پرتاب خوبی بود.

- enormt kast. enormt.
- عجب پرتاب بلندي .

- snyggt kast, pappa!
عجب شوتي بود، بابا!

prova. tre kast för ett.
سه تا فرصت در مقابل فقط دو دلار

- det är ett långt kast...
حالا از سمت چپ وارد ميشه،

det är en hel kropp kast.
اين يه پرتاب با تمام وجود ـه

-det där var inte ens ett kast.
- خوب . حتي اينم يه پرتاب درست و حسابي نبود !

ge mig ett anständigt kast, älskling.
ميشه يه خورده مودبانه تر رفتار کني ؟

det var inte mitt bästa kast, okej?
اين بهترين پرتابم نبود ، خب؟

- ett livsviktigt kast, kan man påstå.
يه واکنش حياني, از نظر خودم.

- han bör göra 100 kast före den femte.
اون بايد قبل از وقت پنجم 100 توپ پرتاب کنه.

- kast till raul ibanez. första är rätt.
پرتاب به طرف رائول بانيز.

jag har kontroll på siktet, 144 kast utan miss.
ارل باک خوبه يادتون ميمونه بهرحال حفظ کردن و به ياد آوردن اسم دوقلوها کار سختيه