검색어: poklicno (슬로베니아어 - 페르시아어)

poklicno.
آقاي شاو، شما در وقت فراقت هستيد يا اينکه حرفه اي رو داريد.

poklicno orodje
...ابزار حرفه‌تون

poklicno tveganje.
یه مخاطره شغلیه

poklicno, mislim.
منظورم كاره

osebno in poklicno.
هم از نظر شخصي و هم از نظر حرفه اي.

reci temu poklicno rivalstvo.
رقابته ديگه

vas poklicno že poznam?
يعني ميگين دزدي کار بدي نيست

ste tu zasebno ali poklicno?
نه. نميشناسيمش

poklicno sem igral pred poškodbo.
البته من به طور حرفه اي بازي مي کردم قبل از اينکه آسيب ببينم

navsezadnje poklicno skrbim za užitek.
منظورم اينه که من در کار تجارت لذتم

s tem bi se morala ukvarjati poklicno.
تموم شد واوو! تو بايد واسه امرار معاش اين کار رو بکني

prav imate... res se je osmesil, poklicno.
حق کاملا با شماست اون از نظر کاري خودشو احمق جلوه داد

je pač poklicno tveganje. včasih hoče morilec...
براي اينکه ما بعضي وقتها در پرونده هاي اينجوري ما غريزه قاتلو

rada sem okoli njega, poklicno, saj veste.
من عاشق اين بودم که کنارش باشم، از نظر حرفه اي مي گم، متوجه ايد که. اون هميشه آدم رو تحريک مي کرد.

jaz sem bolj mačja, ampak tole počnem poklicno,
خوب، من خودم بيشتر گربه دوست دارم. اما کسب و کارم اينه. ببخشيد.

me ubija, ne bo vam poklicno znanje, danny.
کشتن من جزو مهارت هاي تو نيست "دني".

na žalost ne more študirati in poklicno igrati bejzbol.
متاسفانه، ايشون نمي تونه هم به استنفورد بره و هم بيسبال حرفه اي بازي کنه

možnosti, da bi imel poklicno kariero so splavale po vodi.
ميدوني چيه،آسيب ديدگي شونه منو ناکار کرد

in ljubosumna si, ker boš ti krompir sedaj poklicno cvrla.
اولندِش، گنديده بعد تو حسوديت ميشه چون سيب زميني رو فقط سرخ کرده دوست داري

ampak ne gre samo za tisto tvojo poklicno etiko, ne?
.اماموضوعفقط . اخلاق حرفه اي روانپزشکي و اين حرفا نيس ؛ مگه نه ؟ .