Je was op zoek naar: take for granted (Engels - Perzisch)

dont take that shit for granted
مسلم گرفتن

then , dont take it for granted .
پس ، تعارف نکن .

programmers take this capability for granted.
برنامه‌نویس‌ها همچین قابلیتی را بدیهی می‌دانند.

i told him not to take life for granted .
بهش گفتم قدر زندگيشو بدونه .

why not because men will take love for granted .
چرا که نه چون مردها عشق را معامله ميکنن .

and the reason is that you take it for granted.
علتش اینه که بهش عادت کرده اید.

but we don't. we take our consciousness for granted.
ولی واقعا درک نکرده‌ایم. ما قدر آگاهی را نمی دانیم.

certainties . its the kind of memory you take for granted .
قاطعيت . اين يک نوعي از حافظه اس . که قدرشو نميدونيم .

i would never betray you or take you for granted .
من به شما خيانت نمي‌كنم هيچ‌وقت شما را رها نمي‌كنم .

l take it for granted that you will accept his kind offer , no .
من ترتيب کار را دادم چون فکر کردم پيشنهادش را ميپذيري ، نه .

when you're a sighted person because you take that for granted.
بدین ترتیب وقتی یه آدم بینا هستی، همه چیز فرق می کنه چون اونو حق مسلم خود می دونی. بدین ترتیب وقتی یه آدم بینا هستی، همه چیز فرق می کنه چون اونو حق مسلم خود می دونی.

it's very hard to know, by the way, what it is you take for granted.
البته فهمیدن اینکه به چیزی عادت کرده اید سخته.

what will you take for that shirt .
در ازاي اون پيراهن چي ميخواي .

and of course, they want the toys and the tools that many of us take for granted.
و البته، آنها اسباب بازی و ابزاری را میخواهند که بسیاری از ما آن را حق مسلم خود میدانیم. و البته، آنها اسباب بازی و ابزاری را میخواهند که بسیاری از ما آن را حق مسلم خود میدانیم.

lets take , for instance , scene 35 .
، به عنوان مثال ، بريم سراغ صحنه 35 .

their lord’s punishment is not to be taken for granted.
آخر، عذاب پروردگارشان امان نمی‌دهد (کسی را که در آن بیفتد). [[«غَیْرُ مَأْمُونٍ»: بی‌امان. معنی دیگر آیه: آخر از عذاب پروردگارشان ایمن نتوان بود.]]

under and behind and inside everything this man took for granted , .
پشت . زيرو داخل هر چيزي که انسان ازش غفلت ميکنه .

the little things in life, sometimes that we forget about, like pollination, that we take for granted.
چیزهایی کوچک در زندگی ما. که گاهی ما آنها را فراموش می کنیم، مقل گرده افشانی که ما آن را بدیهی فرض می کنیم.

what will it take for your lossto make us forget .
چي لازمه كه تو را به دنيا برگردوند .

how long would it take for you to change it?
چقدر زمان مي بره تا تغييرش بدي ؟