Je was op zoek naar: rêvait (Frans - Perzisch)

elle rêvait !
داشت... تو خيالات سير ميکرد

léo, tu rêvait.
"لئو"، داشتي خواب ميديدي.

ce dont on rêvait.
هرچيزي که تا حالا در موردش صحبت کرديم

ce dont il rêvait pour vous...
-اونجا نرو ، دارم بهت ميگم

il rêvait d'être esthéticien.
پسرم. که ميخواد ارايشگر بشه.

on rêvait d'être comme vous.
ما ميخواستيم مثلاً اداي شماها رو دربياريم اما حالا برامون روشن شد شماها فقط هيکل گنده کرده ايد

qui rêvait d'une autre histoire
# و مي دونست چيکار کنه #

il rêvait de me voir devenir médecin.
آرزو داشت که من دکتر بشم ، میدونی؟

il rêvait d'une meilleure vie pour vous.
آره اون ميخواد پدرت ميخواسته که تو زندگي بهتري از زندگي ايي که خودش داشته ، داشته باشي

depuis le temps qu'il en rêvait !
خيلي وقت بود که ميخواست منو تنها لخت گير بندازه

- elle rêvait de me voir à l'opéra.
مادرم هميشه تو اين افکار بود،اون اغلب تو فکر يک اپراي بزرگ براي من بود فکرکن.

non, c'est pas de ça qu'elle rêvait.
نه، اون خيلي بيشتر از اينها توي فکرشه

elle rêvait que j'aie une femme comme ça.
سلام

on en rêvait. vous connaissez "furtiva lagrima" ?
به خاطرش رؤيابافي کرديم خوب، فکر مي کنم همتون فورتيوالاکريما رو بلد باشين؟

on devient souvent autre chose que ce dont on rêvait.
ميدوني، آخر سر شغلت چيزي ميشه که اصلاً براش برنامه نداشتي.

on fantasmait sur les endroits où on rêvait d'aller.
قبلاً تو تخت دراز مي‌کشيديم و درمورد جايي که مي‌خواستيم بريم خيالپردازي مي‌کرديم البته اگه مي‌تونستيم جايي بريم.

c'est une plante qui rêvait de devenir un être humain.
‏ گياهي که خواب ميبينه که يه انسانه.

claude frollo... rêvait d'un monde sans vice ni blasphème.
قاضي کلود فرولا مدت زيادي بود که اونجا بود تا دنياي گناه و فساد رو نابود کنه

on rêvait de famille nombreuse, on essayait de faire le premier.
ما يه خانواده بزرگ ميخواستيم و سعي كرديم كه بچه دار بشيم

le sujet a su qu'il rêvait et son subconscient nous a cassés.
-آره، و فايده نداشت . سوژه فهميد که داره خواب ميبينه و ناخودآگاهش تکه تکه مون کرد.