Je was op zoek naar: biopsie (Frans - Perzisch)

une biopsie.
آزمايش نمونه برداري؟

biopsie médullaire.
بايد يه نمونه برداري مغز استخوان انجام بديم.

faites la biopsie.
نمونه برداري کنيد

la biopsie cérébrale ?
مي خواي مغزش رو باز کنيم؟

- je veux une biopsie.
نمونه برداري رو لازم دارم

biopsie de son coeur.
از قلب نمونه بگيريد

sans biopsie, elle mourra.
گوش کن ، دختره بدون نمونه برداري ميميره

- une biopsie le confirmerait.
اما نمي تونيم بدون نمونه برداري تاييدش کنيم

allez faire la biopsie.
برو نمونه برداري را انجام بده

qui va faire une biopsie ?
انگار بايد آماده نمونه برداري بشي

- on doit faire une biopsie.
يک ناهمواري وجود داره ...

- faites tout, sauf la biopsie.
آزمايشها رو انجام بده البته به جز نمونه برداري اعصاب

- d'accord pour la biopsie.
اجازه نمونه برداري اعصاب رو که دادم

faites une biopsie. de ce pas.
نمونه برداري کن دارم ميرم که بکنم-

- mais la biopsie était positive...
- the biopsy was, however, positive...

la biopsie du tissu adipeux est...
نمونه برداري از توده چربي...

entre biopsie ou pas, 2 choix.
دو انتخاب ، انجام دادن يا انجام ندادم نمونه برداري

- tu devais me dégoter la biopsie.
کارت اين بود که اجازه ي نمونه برداري رو برام بگيري

biopsie de peau et de ganglion cervical.
از پوست نمونه برداري کنيد از غدد لنفاوي کناري هم براي تاييدش نمونه بگيريد

la biopsie imitait un adénocarcinome, mais non.
شما سرطان نداريد نمونه شبيه سرطان بود